جامعه شناسی خودمانی (چرا درماندهایم؟) …نوشتهی حسن نراقی
حسن نراقی در این کتاب به شکلی صادقانه مشکلات اجتماعی ما را بازگو کرده که اگر باخودمان رو راست باشیم، آشكارا در رفتارهای روزمره و ناخودآگاهمان این مشکلات را میبینیم.
نويسنده در مقدمه يادآور میشود كه:
«من تمامی سعی خود را در این نوشتهها صرف نشان دادن علایم این امراض خواهم نمود؛ اما ادعای معالجه آن را هم ندارم. چه باور دارم که اگر به وجود بیماری در جامعهمان اعتقاد پیدا کردیم تک تک خودمان برای خودمان طبیبان بسیار حاذقی خواهیم بود»…حسن نراقی در مقدمه کتاب دیگرش میگوید: «من در کتاب جامعه شناسی خودمانی مطلب تازهای را نگفته بودم که خواننده به گوشش نخورده باشد و یا آن را نداند و با آن بیگانه باشد. من فقط تصاویر قطعه قطعه شده اجتماعی را درست مثل بازی پازل به گونهای پهلوی هم قراردادم که تصویر کلی بتواند خودش را راحتتر نشان دهد»
در مقدمهی کتاب هم چنین از قول نویسنده میخوانیم: «نکتهای را که در مورد آن کم گفتهاند و من میخواهم روی آن تأکید بیشتری بکنم، این است که سهم نخبگان ما را، رهبران فکریمان را، رهبران سیاسیمان را، شعرا و نویسندگانمان را، سهم اینها را، و بالاتر از همه سهم خودمان را در این معماری سرنوشتمان از آنچه که بوده و هست به مراتب کمتر نشان دادهاند و بر روی آن کمتر بحث کردهاند.
صادقانه با خود بیندیشیم که ما چگونه ما شدیم؟ و اصلا چرا رویمان نشود؟ واقعا قبل از این سوال، یک تعریفی هم از «ما» بکنیم که این «مایی» که از آن صحبت میکنیم، چگونه مایی است؟